گفتم: زن و بچه داري ولي با اين حال دنبال معشوقه اي ؟
گفت: ميدوني خيلي لذت داره!
گفتم: چي؟ سکس يا خيانت؟
گفت: هر دوتاش!
گفتم: مگه همه چيز سکسه؟
با زنت مگه سکس نداري؟
گفت: چرا،
ولي ميدوني بعضي از دخترا خيلي نازن!
خب وقتي پا ميدن چرا نرم سمتشون..
تازه جوون تر از زنم هم هستن!
گفتم: دنبال چي هستي؟
فکر ميکني اگه زنت بفهمه چيکار ميکنه؟
گفت: زندگيه یکنواخت و راکدي دارم
.. بايد هيجان توش باشه!
گفتم: نگفتي..
چرا خيانت مي کني؟؟؟
خنديد و گفت: نميدونم شايد وسوسه ميشم!
توی دلم گفتم: واقعا که،
بعدش عجیب یاداین شعر فروغ فرخزاد افتادم که میگه:
"سنگسارش ميکنند.. غافل از آنکه شهر پر از فاحشگان مغزي است، و کسي نميداند مغزهای هرزه ويرانگر ترند تا تن های هرزه"
گفت: بکارت یه چیز مهمیه واسه عروسی..
گفتم: یعنی اگه نباشه دختره خرابه؟
گفت: نمیگم خرابه ولی نادرسته!
گفتم: خوده تو
دنبال کسایی نیستی
که تو زمان دوستی Open باشن
تا باهاشون سکس کنی؟
گفت: چرا ولی زن من باید بکارت داشته باشه!
گفتم: نمیفهمم
این چه معادله ای شده،
دنبال Open ها هستی
بعد میخوای زنت بکارت داشته باشه؟
تو خودت دنبال سکسی ولی زنت نبایدسکس کرده باشه؟؟
خب اگه اینجوریه
تو هم نباید سکس کنی!
مخم نمیکشه چی میگی...
گفت: هرکسی یه نظری داره..
من باید زنم سنگین باشه،
حتی اگه واسش ممکن باشه باید چادر سرش کنه!
گفتم: یعنی نجابت یک زن رو
فقط تو پرده ای که لای پاهاشه میبینی؟
و سنگینی یک زن رو هم به چادر روی سرش؟
اگه پرده شو دوخته باشه از کجا میخوای بفهمی؟
گفت: بستگی به وجدانش داره!
گفتم: دم از وجدان میزنی
و دنبال سکس با بی پرده ها هستی
و زن با پرده میخوای
.. نمیدونم!
شاید این منم که معنی وجدان رو نمیفهمم!!!
اسم تو تو هر صفحشه میخونم و میشکنم
خالکوبی کردم اسمتو روی تمام بدنم
تا باورت شه اونی که هر لحظه یادته منم
هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیچکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه
حالا می فهمم خالی یعنی چه حس و حالی!
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی...
خالی!
فکر میکنم نبودنت عادی میشه فردا برام
فردا میاد باز میبینم هیچی به جز تو نمی خوام
با هیچکی حرف نمیزنم هیچ جکی خنده دار نیست
بعد هر زمستونی معلومه که بهار نیست
هرکی میپرسه حالمو میگم همه چیز عالیه
هیچکی نمیدونه چقدر جای تو اینجا خالیه
حالا می فهمم خالی یعنی چه حس و حالی!
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی خالی
خالی یعنی بی تو بی تو یعنی...
خالی!
دفتر خاطراتمو هر شب ورق میزنم
اسم تو تو هر صفحشه میخونم و میشکنم....
ﭘﺴﺮ 16 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ
18 ﺳﺎﻟﮕﯿﻢ ﭼﯿﮑﺎﺩﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﺎﺩﺭ: ﭘﺴﺮﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻮﻧﺪﻩ
ﭘﺴﺮ 17ﺳﺎﻟﻪ ﺷﺪ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﺷﺪ،ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ،ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮﺕ
ﺑﯿﻤﺎﺭﯾِﻘﻠﺒﯽ ﺩﺍﺭﻩ . ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻡ
ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ...؟ ! ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻘﻂ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ . ﭘﺴﺮ ﺗﺤﺖ
ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﮥ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ 18 ﺳﺎﻟﮕﯽِ ﺍﺵ ﺗﺪﺍﺭﮎ
ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺷﺪ ....
ﭘﺴﺮﻡ ؛ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ
ﭼﯿﺰ ﻋﺎﻟﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ،ﯾﺎﺩﺗﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﯽ ﮐﺎﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟
ﻭ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺑﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﻭ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ،ﺍﺯﺵ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ ﻭ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ ♥
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻗﻠﺐِ ﻣﺎﺩﺭﻭ ﻋﺸﻘﺶ
ﻧﯿﺴﺖ...
یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند
جلوی ویترین یک مغازه می ایستند
دختر:وای چه پالتوی زیبایی
پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟
وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده
پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟
فروشنده:360 هزار تومان!!
پسر: باشه میخرمش
دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟
پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش
چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند
دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری
پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:
مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم
بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن
پسر:عزیزم من رو دوست داری؟
دختر: آره
پسر: چقدر؟
دختر: خیلی
پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟
دختر: خوب معلومه نه
یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم
دست دختر را میگیرد
فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق
چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند
فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی
دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند
پسر وا میرود
دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد
چشمان پسر پر از اشک میشود
رو به دختر می ایستدو میگویید :
او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم
دختر سرش را پایین می اندازد
پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی
ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟
دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد...
گاهی اوقات باید خیانت کرد تا ارزش صداقت برای کسی که تفاوت میان این دو را درک نمی کند ،مشخص شود!
گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید!
گاهی نباید صبر کرد!
باید رها و کرد و رفت تا بدانند اگر ماندی رفتن را بلد بوده ای!
گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام می دهی باید منت گذاشت تا آنرا کم اهمیت ندانند!
گاهی باید بد بود برای کسی که قدر خوب بودنت را نمی داند!
و گاهی باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد ...
آدمها همیشه صبور نمی مانند ...
من همیشه خوشحالم میدانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند..
زندگی کوتاه است..
پس به زندگی ات عشق بورز..
خوشحال باش ..و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و..
قبل از اینکه صحبت کنی>> گوش کن
قبل از اینکه بنویسی >> فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی>>در آمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی>>ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی>>احساس کن
قبل از تنفر>>عشق بورز
زندگی این است..احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر
خدایا:
کودکان گل فروش را می بینی؟
مردان خانه به دوش....
دخترکان تن فروش....
مادران سیاه پوش....
واعظان دین فروش....
پسران کلیه فروش....
زبان های عشق فروش....
انسان های آدم فروش....
همه را می بینی؟
میخواهم یک تکه آسمان کنلگی بخرم
زمینت دیگر بوی زندگی نمی دهد...!
حکایت ما حکایت کسیه که عاشق دریاست ، اما قایق نداره ...
دلباخته سفره : اما همسفر نداره ...
زجر می کشه : اما ضجه نمیزنه ...
زخم داره : اما ناله نمی کنه .. گریه میکنه : اما اشک نمی ریزه ...
پر از فریاده : اما سکوت می کنه : تا همه ی صدا ها رو بشنوه ...
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا
سایتی پر از سرگرمی و عالی پر از نشاط بدو بیا